صرف نظر از اینکه چه کسی هستیم؛ کودک، بزرگسال، دانشمند، شاعر، روحانی، مذهبی، عاشق یا درمانگر، گوشدادن بستری ضروری برای بلوغ روانی ماست. تمرکز بر صحبت کردن بیمار و درمانگر باعث شده است تا به چگونگی گوشدادن دو طرف به یکدیگر توجهی نشود. آیا گوشدادن تحلیلی با گوشدادن معمولی متفاوت است؟ پیشنیازهای گوشدادن تحلیلی چه هستند؟ آیا در طول جلسات تحلیلی تنها به یک نوع گوشدادن نیاز داریم؟ اگر به بیش از یک نوع گوشدادن نیاز داریم، چه چیزی باعث میشود تا نوع خاصی از گوشدادن را در یک لحظه مشخص استفاده کنیم؟ چگونه انواع مختلف گوشدادن بر مداخلات فرد تأثیر میگذارد؟ روانکاو هنگام گوشدادن به چه چیزی توجه میکند؟ آیا او به کلمات، شکافهای بین کلمات یا موسیقی که جلسه روانکاوی را در بر میگیرد، گوش میدهد؟ آیا میتوان به سکوتها، تصاویر بصری، تغییرات نحوۀ نشستن و دیگر نشانههای غیرکلامی «گوش» فرا داد؟ آیا گوشدادن روانکاو باید محدود به آنچه بیمار میگوید یا انجام میدهد، باشد یا میتواند به ذهن و رفتار خودش نیز توجه کند؟ و سؤالاتی از این دست. کتاب گوش دادن تحلیلی به این مسالۀ ظریف و مهم توجه میکند.