این كتاب یكی از شاهكارهای جدید تأثیرگذارترین روانشناس و متفكر زمانه ما آلبرت بندورا است. چگونه موجود انسانی كار زیانبخش و ظلمی را انجام میدهد و هنوز هم میتواند با خودش در صلح زندگی كند؟ دكتر بندورا با طراحی تئوری عاملیت، بهصراحت مكانیسمهای نهایی روانشناختی را بیان میكند كه مردم از طریق آنها خود-تحریمیهای اخلاقی را از رفتار بد خود جدا میكنند. آنها این كار را با مقدس شمردن رفتار زیانبخش بهعنوان خدمت به دلایل ارزشی انجام میدهند؛ خودشان را از سرزنش صدمه ایجادشده بهوسیله جابهجایی و پخش مسئولیت تبرئه میکنند؛ اثرات مضر كارهای خود را كوچك میشمارند یا انكار میکنند؛ و از كسانی كه مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند انسانیت زدایی كرده و آنها را به خاطر اینكه موجب دردسر و رنجشان شدهاند، سرزنش میكنند. دكتر بندورا دیدگاههای جدید روشنی را در مورد بعضی از حساسترین مسائل زمان ما مطرح میكند. او مصالحه و سازشهای اخلاقی متداول موجود در میان صنایع اصلی مانند؛ کسبوکارهای مربوط به سرگرمی، صنعت اسلحه، شركتهای دُخانی و نظامهای تجاری جهانی معروف به «خیلی بزرگ برای شكست» را مورد آزمون قرار میدهد. نویسنده هنگام توضیح مطالعه حاضر و سیاستهای مربوط به مجازات اعدام، آزمایشهای ارزشمند و پرباری را در مورد اینكه چگونه مکانیسمهای بیتفاوتی اخلاقی مردم را قادر میسازند تا بدون تحمل رنج از دست دادن خود-احترامی انسانی را بكشند، ارائه میدهد. دكتر بندورا بخش پایانی كتاب را به تأثیر نقش بیتفاوتی اخلاقی در پایداری محیطزیست به دلیل اهمیت و نگاه جهانی به پیامدهای زیانآور آن اختصاص میدهد. بیتفاوتی اخلاقی تفكر شما را نسبت به اینكه چگونه افراد موجّه میتوانند به شكل غیرانسانی رفتار نموده و هنوز احساس خوبی در مورد خودشان داشته باشند، تغییر میدهد.